آیت الله حاج شیخ محمد رضا ربانی خراسانی
آیت الله حاج شیخ محمد رضا ربانی خراسانی1381_1285ش
شادروان محّمدرضا ربّانی خراسانی در سال 1334قمری برابر با 1295 شمسی در تربت حیدریّه به دنیا آمد. سپس به حوزه علمی مشهد منتقل شد و پس از شش سال تحصیل در آن جا، به تهران مهاجرت کرد و سال های جوانی و میانسالی تا پایان عمر هشتاد و شش ساله خویش را در تهران به تحصیل و تدریسِ حکمت و عرفان گذراند، و همه نیروی علمی خویش را در این سالها در طریق تدریس و آموزش شاخص ترین و برجسته ترین متون فلسفی و عرفانیِ شیخ الرئیس ابوعلی سینا و شیخ اکبر محی الدّین عربی و ملّاصدرا مؤسس حکمت متعالیه و حکیم اسرار حاج ملّا هادی سبزواری به مجتهدان حوزه های علمیه و دانشجویان دوره دکتری، وقف و صرف کرد. ایشان در این مسیر، با ارادت و اخلاص شگفت انگیزی، طرح و شرح اشعار و آثار زبدگان ادب و حکمت اسلامی و ایرانی، امثال مولانا جلال الدین بلخی و خواجه شمس الدین حافظ شیرازی را نیز همواره مورد تکیه و تأکید قرار می داد و نسبت به تبیین ظرائف و لطائف کلام شاعرانه و رندانه آنان اهتمام تمام داشت
مرحوم آیت الله محمدرضا ربّانی، یکی از نوادر روزگار بود. ایشان در همان نخستین سال های نوجوانی و جوانی، علاوه بر تحصیل علوم معهود حوزوی و طیّ مدارجِ درس خارج در عرصه های فقه و اصول و منطق و ادبیات نزد فقها و علمای برجسته معاصر، نسبت به فراگیری معارف فلسفی و عرفانی و تحصیلات عالیه در حوزه حکمت و عرفان اشتیاق پیدا کرد. مشارالیه در محضر علمی و آموزشیِ نامداران بزرگی از قبیل میرزا مهدی آشتیانی، محی الدّین الهی قمشه ای، سیّد کاظم عصّار، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، خاضعانه و مشتاقانه و حقیقتاً با تمام وجود به شاگردی و علم آموزی نشست، و تا آنجا پیش رفت که خود با تصدیق و تأیید همان بزرگان به مقام استادی رسید و کرسی اعالی تدریس در حوزه حکمت و عرفان را به دست آورد. او فقط بیست سال از عمر تحصیلی خود را به فراگیری درس خارج فقه و اصول و فلسفه و حکمت متعالیه(کتاب اسفار) از مکتب حوزوی علّامه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی اختصاص داده بود
آیت الله محمدرضا ربّانی خراسانی، پیش از استادان عظیم القدر سابق الذّکر، نزد پدرش مرحوم شیخ محمد کاظم مجتهد ربّانی و نزد جدّ مادریاش مرحوم شیخ محمدصادق ـ که هر دو از اکابر علمای خراسان بودند ـ تحصیل کرده بود. پدر، مقارن با عصر مشروطیّت و در حوزه نجف، در زمره شاگردان برجسته آخوند مال محمدکاظم خراسانی(پیشوای نهضت مشروطه و صاحب کتاب سترگ کفایه الاصول) و همدرس آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی (از مراجع بعدیِ نجف) بوده است
مرحوم آیت الله محمد رضا ربّانی یکی از شاگردان حاج آخوند مال عباس از ایشان به عنوان استاد یاد نموده و راجع به استادش می گوید: «این مرد، سلمان زمان است.» شاید تاثیرپذیری از مشی و مرام زاهدانه و متّقیانه همین معلّم دوره نوجوانی بود که مرحوم محمدرضا ربّانی را به سیروسلوک در وادی فقر و فنای انتخابی و اختیاری کشاند و زمینه ی ورود ایشان به فضای عرفانی را فراهم کرد و سپس در محضر عرفای برجسته حاضر شد و از آنها بهره برد و آنچه در خصوص آیت الله محمدرضا ربانی، یعنی در ورای مقام و موقعیت علمی ایشان میتوان مورد توجه قرار داد، ریاضتها و خودسازی های عملی و روحی و معنوی این حکیم و عارف استخوان خُردکرده در حوزه معارف اسلامی است. مرحوم ربّانی، نه فقط با لفظ و لحن و لسان بلکه با جان و ایمان و وجدان و با همه شأن و شخصیت رفتاریِ خویش به وادی عشق و رضا و به مقام ابتهاج و نشاط و به مرتبه سرور معنوی رسیده بود، و «غالباً حالِ وصال» داشت. گویی بیش از فراق، آتش «وصالِ» محبوب و معشوقِ خویش را احساس میکرد. گاهی البته چنان که عارفان بزرگ را همین راه و رسم بوده است، حالت قبض نیز در وجودش متجلی میشد، اما میتوان گفت که اغلب اوقات عمر خویش را در حالت بسط و انبساط روحی و نشاط معنوی و با حرارت قلبی در طلب وصال محبوب ازلی و معشوق ابدی میگذراند. گویی آن لحظات شیرین و شورانگیز را در حال اشراق و الهام، کشف و شهود، تجربه روحانی، و نتیجتاً وجدِ ناشی از وصل یا وجدِ در طلب وصل سپری میکرد. و گویی احوالش مصداقی از این شعر شهریار بود
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمیشوی که بدانی چه میکشم
با عقل، آب عشق به یک جو نمی رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
ایشان علاوه بر اصرار در مداومت ریاضت و« تربیت و ملامت» نفسانی، میخواست که همراهان را بیازماید و خواصِّ اهل حکمت و معرفت را نگه دارد امّا ناهمراهان یا ناتوانان را به بازاری دیگر سوق دهد و از بازاری که به تعبیر خودش گوهر حکمت و معرفت در آن عرضه میشود، براند. روزی سخنی گفت و دو تن خداحافظی کردند. گفت معرفت و حکمتِ اینان در مرتبه حیض و نفاس متوقف شده است و آنگاه خواند:
عشق از اول سرکش و خونی بوَد تا گریزد آنکه بیرونی بوَد
استاد محی الدین الهی قمشه ای دلبسته حضور ربانی خراسانی در جلسه درس و مشتاق آواز عارفانه او بود. این ویژگی، در متن گفتگوی مجلّه کیهان فرهنگی به سال 11 شمسی با آیت الله جوادی آملی ـ به عنوان همدرس و همکلاسی ایشان ـ نیز آمده است. در آنجا با کلامی قریب به این مضمون گفته میشود که مرحوم الهی قمش های منتظر و مشتاق میماند تا آوای خوش ربانی را استماع کند و آنگاه حال تدریس فراهم آید. معمول این بود که آیت الله ربّانی، سرودههای الهی قمشه ای را با اَلحان و آهنگ های ابتکاری و با تکیه به صوت میخواند و استاد و شاگردان را به وادی وجد میرساند. مرحوم الهی نیز در یکی از غزلیات عارفانه اش همین خاطره را بر زبان آورده است:
از دل برآید نالة روحانی من خوش مینوازد «بلبل ربّانی» من
کو یک دو «ربّانی» صفت تا بازگویم اسرار عشقت ای بت روحانی من
کو یک دلی آزاده از اوهامِ عالم آگه ز شادیّ و غم پنهانی من
آخر به نازی مینوازد یار ما را داد این بشارت شاهد فرقانی من
زد نغمه «ال تَقنَطوا من رحمه الله» آن شاهد شیرین لب سبحانی من
آه ار نبخشد لطف ایزد روز محشر جرم و خطا و زشتی و نادانی من
وای ار نگیرد رحمت نامنتهایش دست مرا در روز سرگردانی من
این ذرّه را بنمای خورشید جمالت افزای حیرانی تو بر حیرانی من
مجنون و حیران تو ای ماه حجازی است لیالی نجد و یوسف کنعانی من
نشنیدهام جانسوزتر از ناله عشق عشق تو ای مه طلعت رضوانی من
در کوی شاهی از گدایانم «الهی» فقر است فخر و افسر سلطانی من
گواهی آشتیانی و رفیعی
متن گواهی دو فیلسوف و فقیه بزرگ، یعنی مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، در معرّفی شأن علمی و حوزوی آیت الله ربّانی، جایگاه ایشان را در حوزه علوم و معارف اسالمی نشان میدهد. مرحوم آشتیانی در همان دوره جوانی ربّانی، او را این گونه معرفی کرده است
کدّ و جدّ و اجتهد، حتّی صار بفضل الله تعالی، الّذی یوتیه من یشاء من العلماء الرّاشدین و الحکماء المتألّهین و العرفاء الشّامخین، الجناب العالم النّحریر، و الفاضل المحقّق، المتبحّر البصیر، قدوة العلماء الرّاسخین، و فخرالحکماء المتألّهین، و قرّة عین العارفین، العالم الرّبانی، و الحکیم الصّمدانی، و العارف المتألّه السبحانی، حجّةالاسالم الشیخ محمدرضا الربّانی التّربتی الخراسانی، لازالت انوار افاضاته شرّفه علی الاقاصی و الادانی، فیا اخوانی الفضلاء و یا طلاب علوم الدّین، اوصیکم بمعرفة قدره و اداء حقّه، وان تستفیدوا من حضرته «.واغترفوا فی بحر علمه و حکمته، و ارجو منه دام نصره ان الینسانی من صالح الدّعاء فی اوقات مناجاته
تعبیراتی از قبیل «فخر الحکماء المتألّهین»، «قرهّ عین العارفین»، «قدوه العلماء الرّاسخین»، «محقّق متبحّر بصیر»، «بحر علم»، «عالم ربّانی» و مانند آن ـ هرچند برای اَقران و اَمثال آیت الله محمدرضا ربانی هم گفته و نوشته میشود ـ اما به هر حال فیلسوف بزرگی مثل مرحوم میرزا مهدی آشتیانی این سخنان را درباره ایشان صرفاً بر سبیل تبعیت صِرف از سنت معهود و تابعیت محض از عادت موجود بر زبان قلم نیاورده، هرچند مشابه نیز بسیار داشته باشد
فیلسوف و فقیه بزرگ، یعنی مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی هم درباره آیت الله ربانی چنین گواهی داده است: «هرچند مراتب فضل و دانش جناب مستطاب شریعتمدار شیخ محمدرضا ربانی، از غایت اشتهار مستغنی از تعریف و توصیف است، ولی چون قاطبه اهل ایران از بابت عدم حشر و گوشه گیری معظم له اطلاع کامل از مراتب دیانت و تقوی و فضل و کمال ایشان ندارند، و معظمله علیرغم داشتن مناصب عالیه رسمیّه مطابق مدارک موجود از وزارتخانه های مربوط، برای تکمیل نفس و تهذیب اخلاق و نیل به کمالات روحانی و مقامات شامخه جاودانی، از تمام آن مقامات و عنوانات و ریاست های دنیویه صرف نظر نموده است و لیلاً و نهاراً به تحصیل علوم عقلیه و تکمیل فضائل و اخلاق حمیده انسانیّه و ملَکیّه، و مدت مدیدی در خراسان (مشهد مقدس) و تهران و ...،. نزد اکابر علمای ادب از عجم و عرب و فقهای عظام، و همچنین نزد اینجانب، سنواتی به تکمیل تحصیلات خود در علوم مزبوره اشتغال ورزیده است، و الحق و الانصاف، بین اشخاصی که در درس حقیر حاضر شده و میشوند، از حیث قریحه و جودت استعداد و فهم، مشارالیه به بنان و معبوطِ اَماثل و اَقران بوده، و در فهم مطالب عالیه علوم عقلیّه و نقلیّه و ادبیّه و فقهیّه و فلسفیّه و عرفانیّه و ضبط بیانات اینجانب، در بین تالمذه اخیرِ اینجانب «منحصر «.به فرد» بوده و میباشد. بر همه افاضل محصلین، لازم و متحتمّ است که قدر ایشان را دانسته و استفاده نمایند
سه ویژگی در سخنان مرحوم ربّانی موجب میشد که علاوه بر خواص اهل حکمت و فلسفه و عرفان، عامه مستمعان نیز از آن استقبال کنند :
ویژگی نخست این بود که سخنان حکمتآموز و عارفانه ایشان غالباً با حال وجد و نشاط و شور و شوق همراه بود و این حال برای عموم مخاطبان و مستمعان نیز جذبه و جاذبه داشت. حال معنوی و ملکوتی یا به عبارت دیگر حالت عارفانه و عاشقانه مرحوم ربّانی، سخنرانی ایشان را از سایر سخنرانی ها ممتاز و متمایز میکرد و بر خلوص و اخالص و اصالت سخنان آن مرحوم میافزود. کالم، از دل برمیآمد و بر دل مینشست
ویژگی دوم علاقه های ادبی و هنری آیت الله ربّانی در فصول مختلف سخنرانی به صورت شعرخوانی؛ ایشان از صدای خوشی برخوردار بود و اشعار حافظ و استادش الهی قمشه ای را با صوت خوش میخواند، و لذا با تکیه به صوت خوش و صدای دلنشین و آهنگ ابتکاری جلوه میکرد و جاذبه ی روحی کلام را اوج میداد. مستمعان و مخاطبان غالباً چنان متأثّر میشدند که با ایشان در خواندن اشعار ـ زمزمه کنان ـ همراهی و همنوایی میکردند.
: از همین جمله بود همنوایی مردم با این بیتِ پرآوازه، و با آواز خوش ربّانی
«چو رسی به کوی دلبر، «ارنی» بگوی و مگذر که بیرزد این تمنّا، به جواب «لن ترانی»
و از همین جمله بود همراهی و هم صدایی مردم با غزلی که گویا سروده مرحوم الهی قمشه ای است و مرحوم ربّانی آن را در ابتدا یا انتهای جلسه درس الهی به آواز مخصوص ـ حالتی بین آوازهای سنّتی و تصنیف های مدرن ـ میخوانده و استاد را به وادی شور و شعف میکشاند
ویژگی سوم این بود که مرحوم ربّانی در خلال مباحث فلسفی و عرفانی از کلمات و تعبیرات طنزآمیز هم بهره میجُست. ایشان در این باب، بسیار حاضر جواب و نکته سنج و صریح و لطیفه گوی بود
صرفنظر از ویژگی های شعر و ادب و آواز و طنز و لطیفه ، ویژگی همیشگی مجالس ایشان ( اعّم از سخنرانی عمومی و گفتگوی دوستانه و درس و بحث) همان طرح و شرح موضوعات فلسفی و عرفانی بود که خواص را جلب و جذب میکرد. همچنین بیتوجهی به ثروت و قدرت و شهرت، پس از جایگاه واالی علمی در حکمت نظری و عرفان نظری و فقه و اصول و سایر شاخه های معارف حوزوی، بارزترین شاخصه شخصیتی این حکیم ربانی بود. البته بی اعتنایی یا بی توجهی ایشان به تثلیث ثروت و قدرت و شهرت، با ناآگاهی نسبت به کارکردها و توانمندی های اجتماعی این تثلیث با بی احترامی نسبت به انسانها ملازمه نداشت. ایشان در مواجهه با همگان ـ به جز موارد مستثناـ هم متواضعانه و فروتنانه و هم شادمان و شوخزبان، معاشرت میکرد. هم درسی آیت الله حاج شیخ محمد رضا ربانی با حضرت امام خمینی(ره) (حاج آقا روح الله)
استاد ربّانی، گاهی خاطرات سالهای درسی دور را در پاسخ پرسش های نگارنده بازگویی میکرد، و از این جمله بود خاطرات سال هایی که همراه با جمعی از شاگردان حلقه تدریس مرحوم میرزامهدی آشتیانی، هر روز صبح از تهران به تجریش میآمدند و غروب برمی گشتند. و یکی از دوستان همدرس(به تعبیر خود ایشان) «حاج آقا روح الله» بوده است. گاهی قبل یا بعد از شرکت در حلقه درس مرحوم آشتیانی، در سایه درختی در کنار جوی آب تجریش یا دربند با هم می نشستند و موضوعات درس فلسفه یا عرفان را از حیث نظری و استدلالی، مورد بحث و فحص مشترک قرار میدادند. و گاهی حاج آقا روح الله یا دوستان هم درس دیگر، از مرحوم ربانی میخواستند که غزل آوازی از حافظ را آهسته و آرام، با تکیه به صوت خوش و با لحن ابتکاری و ابداعی، بخواند. هنگام عصر و غروب، در صف مسافران تهران به انتظار می ایستادند تا با وسایل (وسائط) نقلیة آن روزگار، از جمله کالسکه ها یا تاکسی های قدیمی کرایه ای، از جاده قدیم شمیران در همسایگیِ مزرعه ها و روستاها و باغ ها عبور کنند و به شهر برسند .مرحوم ربانی، از انتقادهای تند حاج آقا روح الله نسبت به اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی آن روزگار در صف انتظار یاد میکرد.
مرحوم ربّانی، با آنکه از ورود مستقیم به عرصه سیاست و قدرت پرهیز میکرد، امّا گاه و بیگاه در سالهای متمادی به احوالپرسی همدرسی قدیمی و صمیمی اش میرفت و در باب مسائل مختلف با «حاج آقا روح الله» به تبادل نقد و نظر میپرداخت
آثار و تالیفات مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد رضا ربانی
آیت الله ربانی تفسیری را بر سوره های حمد، توحید و کوثر نگاشته که آیت الله جوادی آملی بر تفسیر سوره حمد ایشان مقدمه ای نوشته است؛ تفسیر سوره توحید نیز همراه با مباحث توحیدی است و در تفسیر سوره کوثر نیز اشاره داشته به این که این سوره در تاویل حضرت زهرا (س) است؛ علاوه بر این در مورد حضرت زهرا (س) و ولایت اهل بیت (ع) نیز کتاب دارند که دو جلد است و در مورد مقامات عرفانی و معنوی اهل بیت (ع) است
علاوه بر تفسیر کتب دیگری را نیز تالیف کرده اند؛ از جمله اینکه در مورد حضرت زینب(س) و شهدای کربلا کتاب نوشته اند و از دیگر آثار ایشان میتوان به باده ربانی، صوم ربانی و حج ربانی اشاره کرده، ضمن اینکه بسیاری از آثار ایشان نیز همراه با پسوند ربانی است که در همه این آثار صبغه ربانی بر دیگر مسائل پیشی گرفته است.
یکی از اقدامات قابل توجه ایشان نیز مقابله با صوفیه بود؛ زمانی که تصوف اوج گرفت افرادی مانند مرحوم برق های، میرزاجواد آقای خراسانی و آیت الله ربانی وارد شدند و مقابله کردند، ضمن این که آیت الله ذبیح الله محلاتی نیز به صورت جدی وارد شد و تراجم صوفیه را آورد و در ادامه نیز کتب کشف التهمه و کشف الاشتباه را تالیف کرد
از تألیفات مرحوم آیت الله ربانی داشته باشیم؛ کتاب هایی که بعضاً در گذشته و در زمان حیات خود ایشان انتشار یافته و اکنون با همت خانواده و شاگردان و یاران آن حکیم عارف آماده انتشار است:
حمد ربانی(تفسیر سوره حمد)، توحید ربانی (تفسیر سوره توحید)، کوثر ربانی (تفسیر سوره کوثر)، جلوه ربانی(خاتمیت پیامبر اسلام)، صلوات ربانی (در بیان اسرار آن)، صوم ربانی(حکمت روزه)، معاد ربانی (معاد روحانی و جسمانی)، جلوات ربانی (به تعبیر خود ایشان:ولایت کلیه مطلقه معصومین) ایمان ربانی، معراج ربانی، حکمت ربانی، شراب ربانی، سرمستان صهبای عشق، آیینه ایزدنما (دختر پیامبر)، ملیکه ملک و ملکوت (حضرت زینب)، عرش ربانی، اخلاق ربانی، اسرار حج ربانی، اسرارالصلوه ربانی، وحی و الهام ربانی و.
آیت الله ربانی بیش از 22 عنوان اثر تالیفی از خود به جای گذاشته است. ومنشاء اثار و خدمات معنوی در شاگردان . مریدان خویش در حوزه های علمی و غیر آن گردید. سرانجام ایشان در هفدهم تیر ماه 1381 دار فانی را وداع نمود. و پیکر این عالم و عارف ربانی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدفون گردید و زیارتگاه بزرگان و اهل سلوک و زهد و عرفان شده است.