+

ورود | ثبت نام

شماره همراه خود را وارد نمایید

captcha

ورود

رمز عبور را وارد نمایید

ورود با کد پیامکی

ورود

کد دریافتی را وارد نمایید

زمان باقی‌مانده: ثانیه

ثبت نام

اطلاعات را وارد نمایید

زمان باقی‌مانده: ثانیه

قطب الدین حیدر

قطب الدین حیدر

قطب‌الدین حیدر از صوفیان اواخر سدهٔ ششم و اوایل سدهٔ هفتم قمری (درگذشتهٔ ۶۱۸ ه‍. ق) است. او از ترکستان به زاوه مهاجرت کرد و در همان‌جا درگذشت و مدفون شد و شهر به حرمت او به تدریج تربت قطب‌الدین حیدر و بعدها تربت حیدری نام گرفت و سرانجام به تربت حیدریه معروف شد. 

از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست و در منابع تنها اشاره‌هایی به نام و نسب او می‌توان یافت. زکریا قزوینی (د ۶۸۲ ق/ ۱۲۸۳ م) او را شیخی نامدار و صاحب‌کرامت، منسوب به زاوه می‌داند که پیروانی در میان ترکان دارد (ص ۳۸۲). ابن‌فوطی (د ۷۲۳ ق/ ۱۳۲۳ م) نام کامل او را حیدر بن عبدالله بن ابوالبرکات زاوی نقل می‌کند و او را از ترکمانان خراسان می‌داند که به گله‌داری اشتغال داشتند. وی قطب‌الدین را از عقلای مجانین می‌شمارد و مریدان او را از کسانی می‌داند که ریش خود را می‌سوزانند و آلات آهنین چون طوق، زنجیر، کمان و جز آن با خود حمل می‌کنند (۴/ ۶۳۵-۶۳۶). 
حسن دهلوی (د ۷۳۶ یا ۷۳۸ ق/ ۱۳۳۶ یا ۱۳۳۷ م) از خواجه نظام‌الدین اولیاء نقل می‌کند که قطب‌الدین تُرک‌بچه‌ای بود که هم‌زمان با حملۀ مغول می‌زیست. وی پیروان او را کسانی می‌داند که طوق آهنین در گردن، و دست‌بند آهنین در دست دارند (ص ۳۰-۳۱). پس از آن، فصیح خوافی (د ۸۴۵ ق/ ۱۴۴۱ م) ذیل وقایع سال ۶۱۳ ق/ ۱۲۱۶ م، نام کامل او را قطب‌الدین حیدر بن تیمور بن ابوبکر بن سلطان شاه بن سلطان خان سالوری ذکر می‌کند و او را شیخ مجذوبی می‌داند که در ۱۱۰سالگی در شهر زاوه درگذشت (۲/ ۲۸۸). محمد نوربخش (د ۸۶۹ ق/ ۱۴۶۵ م) نیز او را شیخ مجذوبی از فرزندان پادشاهان ترک و از ابدال این طایفه می‌شمارد و می‌افزاید که وی در ترشیز یا زاوه درگذشت و مزار او در تربت است (ص ۵۴). 
جز اینها، دولتشاه سمرقندی (د ۸۹۲ ق/ ۱۴۸۷ م) نیز او را از نژاد خانهای ترکستان می‌داند و پدر وی را شاهور می‌خواند (ص ۱۹۲). به گفتۀ او، حیدر زاوه‌ای، فردی صاحب باطن و اهل ریاضت بود که ۱۱۰ یا ۱۴۰ سال عمر کرد و ابراهیم بن اسحاق عطار، پدر فریدالدین عطار نیشابوری، مرید او بود و عطار در جوانی حیدرنامه را برای او به نظم درآورد (همانجا). البته انتساب عطار و پدرش به مریدان حیدر زاوه‌ای، روایتی بی‌بنیاد است که در منابع دیگر به آن اشاره‌ای نشده و برخی بر این باورند که دولتشاه برای آنکه حیدرنامه را به عطار نسبت دهد، این روایت را بر هم بافته است (فروزانفر، ۳۱؛ شفیعی، ۲۲۱). به این ترتیب، از مجموع اقوالِ یادشده می‌توان دریافت که حیدر زاوه‌ای پیری ترک‌نژاد و مجذوب بود که در حدود حملۀ مغول (۵۹۷، ۶۰۲، ۶۱۳ یا ۶۱۸ ق) درگذشت و در زاوه به خاک سپرده شد (فصیح‌، دولتشاه، همانجاها؛ خواندمیر، ۲/ ۳۳۲). 
ولایت زاوه بعدها، شاید در دورۀ صفویه، به نام شیخ حیدر تربت حیدریه خوانده شد. حیدریه یا حیدریان که پیروان وی به شمار می‌آمدند، از نیمۀ سدۀ ۷ ق/ ۱۳ م در نواحی زاوه، جام، خواف و دیگر مناطق خراسان پرشمار بودند، چندان‌که ابن‌بطوطه نیز در گذر از زاوه از آنها یاد می‌کند. فرزندان قطب‌الدین نیز ظاهراً در آن منطقه از حرمت و اعتبار اجتماعی خاصی برخوردار بوده‌اند (خواندمیر، همانجا؛ حمدالله، ۱۵۴؛ ابن‌بطوطه، ۳۸۷- ۳۸۸؛ شفیعی، ۲۲۰-۲۲۱؛ زرین‌کوب، ۳۶۸). 
چنان‌که پیش‌تر اشاره شد، در برخی منابع رسوم خاصی به پیروان حیدر زاوه‌ای نسبت داده شده است؛ ازجمله ابن‌بطوطه می‌گوید که حیدریان بر دست، گردن و گوش خود حلقه‌های آهنی می‌آویزند و حتى بر اندام نرینۀ خویش نیز حلقه می‌کنند تا از آمیزش با زنان دور بمانند (ص ۳۸۹). این رسوم غریب را که تناسبی با هنجارهای اجتماعی و دینی نداشت و آنها شاید آن را بـه پیـروی از شیخ خود انجام می‌دادند (نک‍ : حسن، ۳۱)، باید ازجملۀ آداب و خصلتهای قلندران دانست که در میان دیگر شاخه‌های آنان نیز رواج داشته است (شفیعی، ۲۲۴-۲۲۵). 

 

نظرات

نظر جدید